eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 40 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اولنقل قول از smaealاره دقیقا اما توی php اون echo برای نوشتن 2 تا متن پشت سر هم از . استفاده میکریم. توی جاوا هم از + اما این جا این قرتی بازی ها نیست دیگه:دی > برای cin بگذاری هر تعداد میتونی بگیری و یا چاپ کنی به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:06 |
|
smaeal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 41 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول اقبال نرو دستورات شرطی...بزار بقیه هم بخونن... تا فردا |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:08 |
|
admin
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 42 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول what just happened? ![]() ![]() ![]() !Whatever you DISRESPECT, you'll never have the ability to ACCESS |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:09 |
|
![]() |
سپاس هاThanks (1) :
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 43 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول خب بریم سراغ if دوستانی که جاوا اسکریپت و php بلدن دیه این رو فول هستن! اما خب کلا بدونید if یعنی اگر! میگه اگر (شرط) برقرار بود فلان کار رو بکن. پس این طوریه! کد:
باید توجه کنید که برای شرط نویسی به صورت عادی عمل کنید کلا اما: 1- برای تصاوی 2 متغیر از == استفاده کنید مثلا: اگر متغیر a برابر 2 بود فلان کار رو بکن. کد:
به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:09 |
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 44 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اولنقل قول از smaealنه من کارم رو میکنم . حالا دوستان هم انشاءالله تا جلسه بعدی خودشون رو برسونن. شاید خب کسی علاقه نداشته باشه! به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:11 |
|
smaeal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 45 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول این دوتا چین... نقششون مثل تگ متای utf-8 ـه؟؟؟ کد: #include <iostream> |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:14 |
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 46 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول کد:
شما داری در خط اول یه کتابخونه رو صدا میکنی. مثلا بخوای از رادیکال و ... و اعمال ریاضی استفاده کنی کتاب خونه ریاضی رو صدا میکنی کد: #include <math.h> در خط دوم هم میگی از دستورات استاندارد استفاده میکنم . دستور تعریف شده اضافه نکردم. همین! کلا چرت و پرته خط دوم مخصوصا! به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:16 |
|
![]() |
سپاس هاThanks (1) :
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 47 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اولنقل قول از adminمن دقیقا نمیدونم شما چی نوشتی قبل از main ات. اما برنامه کامل به صورت زیر بوده: کد:
ی اینکلود استرینگ هم کردم قبلش علی الحساب! در ضمن شاید اون کامپایلرت به اون شرط وایل گیر میده. خب تو این رو تست کن. کد:
در ضمن خروجی برنامه به صورت زیر است!
به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:16 |
|
![]() |
سپاس هاThanks (1) :
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 49 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول خب میخوایم یه برنامه بنویسم که یه ورودی از کاربر بگیره و اگر زوج بود بنویسه محمد خر است! اگر فرد بود بنویسه باز هم محمد خر است!! این مشه برنامه اش: کد:
خب این برنامه که درسته! اما یه نکته ای وجود داره این که یه عدد یا زوجه یا فرده! پس من میتونم بگم اگر زوج بود چاپ کن محمد خر است . اگر نبود چاپ کن محمد خر است 2. پس نیزی نیست دوباره یه if بنویسم. یه دستوری هست به اس else که میگه اگر شرط برقرار نبود... پس برنامه بهینه میشه: کد:
به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:20 |
|
eghbal
![]() ![]() ![]()
|
پاسخAnswer 50 : کلاس آموزش Cpp - جلسه اول خب فکر کنم تا این جا کافیه باشه سوال بپرسید دیگه:دی عین بوقلمون فقط نگاه میکنه:دی! به امید پیش رفت روز افزون کدستان. امیدوارم خود محمد به سایتش برسه . من بلد نبودم کمک کنم رفیق نمیره راه شدیم!
دوست دارم دوباره همتون رو همین جا ببینم. و آنگاه که آسیاب باز خواهد ایستاد تا دخترکی در خانه , خود به تنهایی در خانه گندم بکوبد و با یک مشت آرد , 80 میلیون اردک زشت را سیر نماید , جنگ آسیاب , گندم دخترک را هم ربود و اردکان زشت در تالاب دیگری به قو تبدیل شدند از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره من کوچیک شدمو یادم بود و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود |
||||||||
چهارشنبه 06 اسفند 1393 - 20:20 |
|